بیا نگاشی بکشیم
استوریهای قبولی ارشد همکلاسیهام، گنگره شرکت کردنشون و کلا هرچیزی مربوط به رشتهی کارشناسیم میبینم، دلپیچهی احساسی میگیرم. مامان از وقتی مطمئن شده قرار نیست سمت آزمایشگاه برم، از موفقیتها و برنامهریزیهای کوچیکم نه تنها خوشحال نمیشه، که مشخصه اونم دلپیچه میگیره. تنها شانسی که آوردم اینه که بحثهای خانوادگی سر ارث و میراث پدریشون انقدر بالا گرفت که داییم تا صد کیلومتری ما رد نمیشه؛ وگرنه اظهار لطف زیادش (!) نسبت به چنین تصمیمی قبلا هم شامل حالم شده بود و ترس از تکرارش میتونست وادارم کنه شبها هم با روپوش سفید بخوابم.
توی همین هفتهی اخیر، شبی که یکی از تمرینها رو تحویل استادیار دادم و ذوقش مهر تاییدی به خلاقیتم زد، انگار که مست باشم.. تا صبح پلک روی هم نذاشتم و از فکر و خیال و برنامهریزی خوابم نبرد. صبح فرداش، هنوزم مست از موفقیت کوچیکم بودم و تونستم یه تصویرسازی بامزه انجام بدم و وقتی به دخترخالهم نشون دادم، تشویق و همراهیش من رو تا ناکجاآبادِ خیال رسوند. دیگه تقریبا مطمئنم که میخوام توی زندگیم چی باشم! با چه عنوان شغلی خودم رو معرفی کنم، از چه راهی درآمد داشته باشم و زندگی ایدهآلم قراره چه شکلی باشه! میدونم که فقط یک شغل در دنیاست که من رو به رویاهای بچگیم و ارتباطم با دنیای بچهها وصل میکنه، میدونم فقط بخاطر انجام تمرینهای یک رشته میتونم تا دیروقت بیدار بمونم و بدن دردش رو تحمل کنم. دلم آدمهای هم فکر و همرشته میخواد. دلم رویاپردازی با یک هممسیر میخواد. یک گوش شنوا برای غر زدن حتی.
اولویت انتخابرشتهی ارشدم رو شهر دانشجویی قبلی زده بودم و دانشگاه آزاد همونجا قبول شدم. راستش فکر کردن به هزینهها پشیمونم میکرد اما پولی که برای حفظ ارزشش باهاش ارزدیجیتال خریدم، اگر طبق برنامه پیش بره یه سود خوب تا اوایل پاییز بهم میده که ممکنه نظرم رو عوض کنه!
نمیدونم دنیا برام چه خوابی دیده، اما دلم زندگی دانشجویی میخواد و دوری از خونه. هم برای دور بودن از این عضو جدید نکبتی خونه که هر روز بیشتر حالم از خودش و تفاوتهای سرساماورش با ما بهم میخوره و از ته دل دلم میخواد از این عقبمانده دور باشم. هم دوری از مادرم که دلم نمیخواد نارضایتیش رو ببینم.
دلم میخواد برم یک گوشهی دنیا دور از همهی آدمهای آشنا، بدون دیدن نارضایتی توی چهرهشون و لبخندهای فیکشون موقع آرزوی موفقیت که میدونم همزمان دارن فکر میکنن دست کمی از یک ابله ندارم؛ و برای ساختن آجر به آجر زندگی ایدهآلم تلاش کنم!